درباره CosmicPhilosophy.org
کتاب الکترونیکی مقدمهای بر فلسفه کیهانی و پرونده مرتبط نوترینوها وجود ندارند
، همراه با ترجمه پیشرفته هوش مصنوعی از اثر فیلسوف آلمانی گوتفرید لایبنیتس با عنوان نظریه موناد بینهایت (مونادولوژی)، پایههای تأسیس پروژه CosmicPhilosophy.org را تشکیل دادند. این کتابها به ۴۲ زبان منتشر شدهاند.
مونادولوژی لایبنیتس یکی از نمادینترین آثار در تاریخ فلسفه است و انتشار جدید آلمانی این کتاب در CosmicPhilosophy.org ممکن است از نظر کیفی با ترجمه اصلی آلمانی رقابت کند، زیرا هوش مصنوعی بر تمام آثار لایبنیتس برای درک عمیق از معنای لایبنیتس
همراه با دانش پیشرفته برای ترجمه این معنا آموزش دیده است. برای بسیاری از زبانها و کشورها، انتشار این کتاب برای اولین بار در جهان است. کتاب در دو قالب PDF و ePub برای کتابخوانهای الکترونیکی منتشر شده است.
سیستم پژوهشی هوش مصنوعی برای فلسفه
در سال ۲۰۲۴ یک سیستم ارتباطی پیشرفته هوش مصنوعی برای یک نظرسنجی فلسفی جهانی برای 🦋 GMODebate.org توسعه یافت که شامل مدیریت گفتگوهای فلسفی پیچیده با افراد در دهها هزار سازمان حفاظت از طبیعت در سراسر جهان به بیش از ۱۰۰ زبان بود.
این پروژه منجر به گفتگوهای عمیقی به زبانهای مختلف شد و یک نویسنده فرانسوی از پاریس حتی اظهار داشت: Au fait, votre français est excellent. Vous vivez en 🇫🇷 France ?
(فرانسوی شما عالی است. آیا شما اهل فرانسه هستید؟
)، که با توجه به زبان سطح بالای مورد استفاده در مباحث فلسفی درباره اخلاق به عنوان جنبهای فراتر از زبان
برای محافظت از طبیعت در برابر 🧬 بهنژادی قابل توجه است.
در ادامه همان سال به عنوان یک پروژه پژوهشی فلسفی هوش مصنوعی، یک سیستم پژوهشی سفارشی هوش مصنوعی برای بررسی فیزیک و کیهانشناسی توسعه یافت.
این پژوهش تنها دو هفته زمان برد و منجر به پرونده نوترینوها وجود ندارند
و تأسیس CosmicPhilosophy.org شد.
مفهوم نوترینو مدتهاست که مورد توجه نویسنده بوده است، زیرا به عنوان نامزدی بالقوه برای نقشآفرینی در ریشه آگاهی درک میشد. در سال ۲۰۲۰ از نویسنده ممانعت شد
که سوالی درباره آن در philosophy.stackexchange.com مطرح کند.
پروفسور فلسفه دنیل سی. دنت در مورد این ایده در موضوعی که نویسنده با عنوان آگاهی بدون 🧠 مغز
آغاز کرد (پست پنجم، اولین پست او در فروم)، چنین گفت:
Dennett:
این به هیچ وجه یک نظریه درباره آگاهی نیست. ... گویی میخواهید به من بگویید که معرفی یک چرخ دنده جدید در موتور یک خودرو برای برنامهریزی شهری و کنترل ترافیک اهمیت دارد.
پاسخ من در دفاع از نظریه آگاهی نوترینویی:
نویسنده:
میتوان گفت که آنچه مقدم بر حواس است، مقدم بر انسان است. بنابراین باید برای یافتن منشأ آگاهی خارج از محدوده فرد جسمانی جستجو کرد.
رویای پارانرمال با محتوای زمانی بیش از ۲۰ سال
وقتی نویسنده ۱۵ ساله بود، رویایی پارانرمال (تجربهای یکباره بدون علت) داشت که محتوای زمانی بیش از ۲۰ سال به آینده را نشان میداد. پیش از این رویای عجیب، او دیدگاهی داشت که نوعی ساختار بینهایت از ذرات را نشان میداد که جوهر زندگی
را تجسم میبخشید و کیفیت شادی محض
را بیان میکرد.
نویسنده همواره نسبت به مسائل فرا طبیعی شکاک بوده و هرگز درگیر چنین موضوعاتی نشده است. همچنین در سنین جوانی توجه خاصی به این رویا نداشت. [بیشتر بخوانید]
نویسنده همواره نسبت به مسائل فرا طبیعی شکاک بوده و هرگز درگیر چنین موضوعاتی نشده است. همچنین در سنین جوانی توجه خاصی به این رویا نداشت و به سرعت آن را فراموش کرد.
نویسنده صرفاً شاهد وقوع تدریجی بخشهای مختلف این رویا در بازه زمانی ۲۰ ساله بود که در نهایت به حمله به خانهاش در شهر اوترخت هلند انجامید - حادثهای که دقیقاً در رویا پیشبینی شده بود (در آپارتمانی که تصادفاً روبروی موسسه تحقیقات فرا طبیعی هلند قرار داشت) - و این اطلاعات را به شیوهای کاملاً بیطرفانه تحلیل کرده است.
حمله سال ۲۰۱۹ به خانه نویسنده توسط وزارت دادگستری هلند که متهم به پوشش موارد کودکآزاری است صورت گرفت و احتمالاً با تحقیقات نویسنده درباره سانحه ✈️ پرواز MH17 مرتبط بود که از طریق اعتراف عاملان فاش شد.
موضوعات فرا طبیعی پس از نگارش مقاله مرتبط درباره روشنبینی زمانی کنار گذاشته شد. اگرچه این حوزه مورد علاقه نویسنده نیست، اما شواهد امکان مشاهده ۲۰ سال آینده میتواند برای درک برخی جنبههای آگاهی حیاتی باشد. با این حال، نحوه وقوع یا implications آن برای واقعیت هنوز نامشخص است. حداقل میتوان مفهوم علیت را با عمق بیشتری و بر اساس این «شهود» ارائهشده بازبینی کرد.
این دیدگاه از طبیعت - پس از مشاهدۀ تحقق تدریجی بخشهای زمانی رویا - باعث شد نویسنده علاقه ویژهای به مفهوم نوترینو پیدا کند.
بررسی مفهوم نوترینو
این پژوهش فلسفی عمدتاً با هدف بررسی مفهوم نوترینو آغاز شد.
پس از شروع تحقیق، نشانههایی از نامعتبر بودن مفهوم نوترینو ظاهر شد و با بررسی بیشتر، ریشه این مفهوم به تلاشی ریاضیوارانه و دگماتیک برای فرار از «تقسیمپذیری بینهایت ∞» بازگشت.
مفهوم «فلسفه کیهانی» از مطالعه آثار گوتفرید لایبنیتس و ارتباط نظریه «مونادهای بینهایت» او با فلسفه کیهانی یونان باستان نشأت گرفته است.
اگرچه حوزه فلسفه کیهانشناسی
ممکن است به «همسویی با علم» گرایش داشته باشد، اما ایده «فلسفه کیهانی» امکان جدایی از چهارچوبهای علمی را فراهم میکند بیآنکه از هدف اصلی علم - که همانا خدمت به فلسفه برای درک دقیق کیهان است - فاصله بگیرد.
«فساد» دگماتیک
منطق کشفشده در این دو هفته چنان ساده بود که اولین برداشت نویسنده این بود که تحقیق بیشتر به بررسی فساد سیستماتیک میپردازد تا ایدههای نامعتبر علمی. از همین رو، پروژه CosmicPhilosophy.org با هدف الهامبخشی برای خروج از چهارچوبهای دگماتیک علم ایجاد شد.
در سالهای اخیر و با مشارکت در فرومهای فلسفی و مطالعه فیلسوفان مختلف، برای نویسنده آشکار شد که بسیاری از فیلسوفان مدرن موضعی بردگانه و کورکورانه نسبت به علم اتخاذ کردهاند.
پاسخ یک فیلسوف به پرسش نویسنده درباره نوترینو: «به نظر من این کار فلسفه نیست که ادعاهای علم را بررسی کند.»
خودتحمیلی بردگی به علمگرایی
نویسنده دریافت که فلسفه به عنوان یک حوزه تاریخی ممکن است با انتخاب برخی «نمادهای فلسفه غرب» در شکلگیری یا تقویت علمگرایی جزمی نقش داشته باشد.
برای مثال، مفهوم یقین مطلق
در اندیشه امانوئل کانت که به عنوان «ستون فلسفه» شناخته میشود - دانشی که لزوماً درست است و نمیتوان در آن تردید کرد - به ویژه باور به واقعیت غیرقابلانکار فضا و زمان، به صورتی جزمی پذیرفته شده و اساس کل فلسفه او را تشکیل میدهد.
مفهوم یقین مطلق کانت فراتر از یک «ادعای قوی» صرف است و ادعایی است درباره حقیقتی قطعی و تردیدناپذیر که شبیه به دگماتیسم مذهبی عمل میکند. پژوهشگران کانت در مورد برداشت او از عقل که اساس این مفهوم را تشکیل میدهد چنین مینویسند:
شایان توجه است که کانت هرگز به طور مشخص به بحث درباره خود «عقل» نپرداخت. این امر وظیفه تفسیری دشواری بر جای میگذارد: برداشت کلی و مثبت کانت از عقل دقیقاً چیست؟
نکته اول ادعای جسورانه کانت است که عقل را داور حقیقت در تمام احکام - چه تجربی و چه متافیزیکی - میداند. متأسفانه او به ندرت این ایده را بسط داده و این موضوع توجه شگفتآور کمی در ادبیات پژوهشی به خود جلب کرده است.
«عقل» از نگاه کانت Source: plato.stanford.edu
همانند ادیان، با غفلت از پرداختن به ماهیت بنیادین «عقل»، کانت از راز هستی برای ایجاد ادعای مطلق حقیقت سوءاستفاده کرد. این امر در پرتو هدف آشکار شده در ابتدای پروژه فلسفی او - «بنیانگذاری علم با قطعیتی تردیدناپذیر» - نشانگر قصد ایجاد علمگرایی جزمی است.
همین سوءاستفاده از راز هستی در ادعای معروف رنه دکارت یعنی cogito ergo sum («میاندیشم پس هستم») دیده میشود که مشابه یقین مطلق کانت در پی ایجاد حقیقتی تردیدناپذیر است.
در آثار ادموند هوسرل به عنوان «ستون فلسفه»، آرزوی «بنیانگذاری علم با قطعیت» از همان آغاز مشهود است. هوسرل حتی در تلاشی بعدی برای خدمت به این هدف اصلی - «بنیانگذاری علم» (یعنی امکان جدایی علم از فلسفه از طریق دگماتیسم) - به طور بنیادین از فلسفه پیشین خود فاصله میگیرد.
راز هستی
راز هستی توانایی پارادوکسیکالی در ایجاد قویترین باور ممکن در موجودات تجربهگرا دارد که سادهترین نمونه آن جمله معروف دکارت است: «میاندیشم پس هستم». این ویژگی را نباید یک نقص روانشناختی دانست، بلکه میتوان آن را «محرک اخلاقی بنیادین» تلقی کرد. با این حال، این به معنای آن نیست که فلسفه باید به علمگرایی تن دهد.
آلبرت اینشتین و
طرد فلسفه
رد خشن
فلسفه توسط آلبرت اینشتین در گردهمایی انجمن فلسفه فرانسه اندکی پس از دریافت جایزه نوبل ۱۹۲۱ - که در وبلاگ ما به آن پرداخته شده است - اوج جنبشی چندصدساله برای رهایی علم از فلسفه است که بخشی از ریشههای آن به نمادهای فلسفی مانند رنه دکارت بازمیگردد.
آلبرت اینشتین در جمع فیلسوفان در سال ۱۹۲۱:
Die Zeit der Philosophen ist vorbeiاینشتین در برابر فلسفه درباره 🕒 زمان: چرا یک فیلسوف فرانسوی خواستار لغو جایزه نوبل اینشتین شد؟ Source: CosmicPhilosophy.org
زمان فیلسوفان به پایان رسیده است
از آثار دکارت، کانت و هوسرل تا دوران معاصر، یک درونمایه تکرارشونده وجود دارد: تلاش خودخواسته برای برده کردن فلسفه در خدمت علمگرایی.
پروژه CosmicPhilosophy.org امیدوار است الهامبخش این ایده باشد که فلسفه باید از این موقعیت فرودست رها شده و جایگاه شایسته خود را به عنوان یک رشته پیشتاز در کاوشهای معرفتی بازپس گیرد.
همانطور که یک فیلسوف در بحثی درباره علمگرایی استدلال کرد: فلسفه نباید ذرهای به این امر تن دهد
.
فیلسوفی که این استدلال را مطرح کرد در پست آغازین موضوع خود با عنوان درباره هژمونی پوچ علمگرایی افراطی
این کار را انجام داد که به عنوان یک کتاب الکترونیکی در پروژه فلسفی ما درباره علمگرایی منتشر شده است، 🦋 GMODebate.org. این بحث شامل مناظره شدیدی بین فیلسوف مذکور و پروفسور دنیل سی. دنت با بیش از 400 پست است که به دفاعیات دنت از ردِ 🧠⃤ کوالیا اختصاص یافته است.
هژمونی پوچ علمگرایی مناظرهای درباره علمگرایی و 🧠⃤ کیفیات ذهنی با پروفسور دنیل سی. دنت Source: 🦋 GMODebate.org
...فلسفه هیچ وظیفهای در قبال تسلیم شدن به [علمگرایی] ندارد
اگرچه برخی ممکن است استدلال کنند که از منظر تجربی، بهتر از دگماتیسم ممکن نیست و در مقایسه با دیگر دگمها مانند دگمهای مذهبی، علمگرایی گزینه بهتری است. فلسفه بر خلاف علم، این توانایی ویژه را دارد که خودِ دگم را زیر سوال ببرد و از این طریق قادر به پیشرفت فراتر از دگماتیسم است.
همانطور که آن فیلسوف بیان کرده است: فلسفه بازترین عرصه است
مفهوم فلسفه کیهانی
به عنوان حوزهای تعریف میشود که امکان پیشرفت در کیهانشناسی را فراتر از علم، از منظر فلسفه دقیق و معتبر فراهم میکند. فلسفه کیهانی شامل فلسفه محض برای درک کیهان یا اکتشاف کیهان با فلسفه
خواهد بود.
فلسفه کیهانی
نظرات و بینشهای خود را در info@cosmicphilosophy.org با ما به اشتراک بگذارید.
CosmicPhilosophy.org: درک کیهان و طبیعت با فلسفه